برای آموزش او هدیه نازنین زهرا به دوستان گلش
داستان_او_و
يه روزي دوتا گردو ميرن با هم فوتبال بازي كنن.
براي اينكه ياركشي كنن باهم گردو شكستن بازي ميكنن. بازي شروع ميشه:
گردووو -شكستم. گردوووو -شكستم......
همين ك ب هم ميرسن محكم پاهاشون ب هم ميخوره و گردووووو-زدم پاتو شكستم.
پاهاي گردوها خيلي درد ميگيره.
گردوي اولي خيلي بيشتر پاهاش درد ميگيره. پاهاشونو دراز ميكنن.
اولي ميگه من حتي نميتونم تا دكتر بيام. فكركنم پام شكسته
اون يكي گردو ميره از چوب هاي خشك روي زمين يه عصا واسش درست ميكنه و ميگه تو اول راه برو من مواظبتم
او/و
اونا وقتي از شهر الفبا رد ميشن (ب)اونا رو ميبينه و ميگه
اووووو وووو چقدر آسيب ديديد. بيايين من پاهاتونو ببندم.
از اون روز اون دوتا گردو پاهاشون تو گچ مونده و هنوز تو شهر الفبا دارن استراحت ميكنن و هر كي اونا رو ميبينه ميگه
اووووووووووو. شما هنوز خوب نشديد؟؟؟
برای ادامه مطلب و عکس ادامه مطلب رو ببینید ...
نگاه کنید به اینها
دو شکل یک صدایند
هر دو تو یک خونه
ولی زهم جدایند
او اول و ،و دوم
دو شکل یک صدایند
او اول ، اول میاد همیشه
و دوم ، دوم میاد همیشه
بچه ها بگن
او اول کجا میاد؟
او اول ،اول میاد همیشه
تو شهرک الفبا
به غیر از این نمیشه
هر کی به جای خویشه
بچه ها بگن و دوم کجا میاد؟
و دوم،دوم میاد همیشه
آفرین ، عزیزم
عزیز ریزه میزم
آموزش نشانه ی او ، و باشعر
توت فرنگی لیمو انگور
او ، و او اول و غیر اول
ما دو تا او هستیم
کنار هم نشستیم
من او اول هستم
همیشه اول هستم
خودم یک کلمه هستم
به من می گن او اول
دوستم و غیراول هیچ وقت نمیاد اول
نشانه او و
داماد باادب بود.
بابا با اسد بود.
بم آباد بود.
دود با باد آمد.
او مسموم بود.
با بابا بودم.