خاطرات اولین روز مدرسه دختری
سلام دوستان این مطلب از زبون دختری در اولین روز مدرسه روز اول ما که جا موندیم از جشن آخرش رسیدیم دعوت نامه به دستمون نرسیده بود ولی باز خوبه فهمیدیم روز اول چه شکلیه ...یه عکسم گرفتم...ولی کلی از مدرسه میترسیدم وقتی معلمم رو دیدم که چقدر مهربونه و بچه ها رو دیدم آرام شدم فهمیدم مدرسه هم جای خوبیه با کلی سختی مانتو و شلوار مدرسه رو گرفت مامان برام نو اتو کشیده خوشگل روز دوم رفتم مدرسه ولی وقتی برگشتم از مدرسه مامان داشت شاخ در میاورد آخه شلوارم رو پاره کرده بودم یه نفر پاشو گرفته بود جلوی پام و منو انداخته بود روز سوم رفتم مدرسه اومدم وقتی برگشتم خونه مامان اورژانسی منو برد دکتر خورده بودم به میز یه وضعی روز چهارم مانتو م جیبش پاره شد ......هفته عجیبی بود هر روز مامانم نگرانم بود که اصلا بر میگردم خونه ولی خداییش روز آخر هفته بد تر از همه بود سرویسم عوض شده بود و به مامان خبر نداده بودن مامان فکر کرده بود دیگه نمیام و منو دزدیدن .....خخخخ ....خلاصه من با مدرسه آشنا شدم اینطوری و فهمیدم باید روزهای بعد رو به مامان استرس ندم دیگه هم تعریف نمیکنم چی شد