❀Amarylliss❀

داستانک

1394/9/18 22:09
نویسنده : گل نرگس
5,131 بازدید
اشتراک گذاری

داستان زندگی امام حسن ع برای کودکان به همراه نقاشی و شعر در ادامه مطلب ...

یک روز غمبار!

بچه ها! امروز همه جا ساکت و آرومه. انگار یه اتفاقی افتاده. یه اتفاقی که همه جا رو سیاه پوش کرده. شاید اگر از پرنده های غمگینی که امروز روی درختا نشستن و دیگه آواز نمی خونن بپرسید، به شما بگن که چه اتفاقی افتاده. آره بچه ها! امروز روز شهادت امام دوم ما شیعیان، امام حسن مجتبی علیه السلام است. این امام بزرگوار ما، مثل پدرش، امام علی علیه السلام با ظلم و ستم مبارزه می کرد، ولی دشمنای دین خدا که از امام حسن علیه السلام می ترسیدند، اون امام رو با زهر به شهادت رسوندن. من این روز رو به شما تسلیت می گم و امیدوارم و همه ما، دوستان خوب امام حسن مجتبی علیه السلام باشیم.

همسری بی وفا

اون روز تو مدینه، همه غم زده و افسرده بودن. آخه بچه ها! اهالی مدینه خبر خیلی خیلی بدی شنیده بودن که با شنیدن اون خبر، چشم های همشون گریون شده بود. اونا شنیده بودن که امامشون و جانشین حضرت علی علیه السلام به شهادت رسیده، ولی کی باورش می شد که امام حسن با زهر و به دست همسرش به شهادت رسیده باشه؟ همه مردم شگفت زده و ناراحت بودن، ولی این خبر واقعیت داشت. معاویه که دشمن اسلام بود و از امام حسن علیه السلام می ترسید، برای همسر امام حسن زهری فرستاده بود و به اون گفته بود که اگر با این زهر امام حسن علیه السلام رو به شهادت برسونه، جایزه بزرگی به اون می ده. همسر بی وفای امام حسن علیه السلام هم به حرف او گوش کرده بود؟ ولی بچه ها! شما فکر می کنید معاویه به قولش عمل کرده بود؟ درسته، آدم های بد، هیچ وقت به قولشون عمل نمی کنن.

پیامبر و امام حسن علیه السلام

بچه ها! امام دوم ما شیعیان، یعنی امام حسن مجتبی علیه السلام ، شباهت خیلی زیادی به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داشت؛ یعنی هر کس می خواست به یاد پیامبر باشه، به چهره این امام بزرگ نگاه می کرد. می دونید، پیامبر به امام حسن علیه السلام علاقه زیادی داشت. امام حسن علیه السلام ، از کودکی همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود و به وسیله پدر و مادری هم چون حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام تربیت شده بود. مردم هم که می دونستن پیامبر چقدر به امام حسن علیه السلام علاقه داشته، به اون امام احترام خیلی زیادی می گذاشتن. اون امام مثل پدربزرگش، یعنی رسول خدا و پدرش امام علی علیه السلام برای حفظ اسلام خیلی تلاش کرد. شهادت این امام بزرگ رو به شما تسلیت می گم.

گلبرگ-حبیب مقیمی

غروبی غم انگیز

یک روز خیلی خیلی گرم بود. امام حسن علیه السلام اون روز، روزه گرفته بود و حالا بعد از یک روز کار و تلاش، توی یک غروب غمگین، داشت به خونه بر می گشت تا روزه اش رو افطار کنه. وقتی به خونه رسید، همسرش یه ظرف شیر به حضرت امام حسن علیه السلام داد و امام حسن اون ظرف شیر رو سرکشید. بعد از اون روز، همه دونستند که همسر خیانت کار امام حسن، با زهری که در اون شیر ریخته بود، امام رو مسموم کرده بود. امام حسن علیه السلام به شهادت رسید و نام اون زن، به عنوان یک انسان بد و خیانت کار توی ذهن همه مردم باقی ماند.

شرکت در جهاد

بچه ها! ما باید یاد کسایی رو که برای حفظ دین خدا تلاش و با دشمنان اسلام مبارزه می کنن، زنده نگه داریم. امامان ما، از جمله افرادی بودن که برای حفظ دین خدا جونشون رو هم فدا می کردن. بچه ها! امام حسن مجتبی علیه السلام که امروز روز شهادت اون بزرگواره هم در جنگ های زیادی شرکت کرده بود و در کنار پدر بزرگوارش، امام علی علیه السلام با دشمنا می جنگید. امام حسن در جنگ هایی مثل جنگ جمل، جنگ صفین و جنگ نهروان شرکت کرد و با رشادت تمام، با دشمنای اسلام جنگید!

امام در عبادت

بچه ها! امامان بزرگ ما، تمام مدّت عمرشون رو برای عبادت و خدمت به بندگان خدا صرف کردن. امروز روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است ؛ امامی که همیشه و در همه حال به یاد خدا و الگویی برای همه ما مسلمونا بود. یکی از دلایلی که نام امامان ما، قرن هاست سر زبون ها مونده و ما در روز شهادت اون ها اشک می ریزیم و یادشون رو زنده نگه می داریم، همین راز و نیاز اون ها و عبادت هاشونه. بچه ها! خداوند بزرگ که خیلی خیلی اونا رو دوست داره، نمی زاره که اونا فراموش بشن. بچه ها! امام دوم، همچنان، اون قدر خدارو دوست داشت که 25 بار پای پیاده به سفر حج رفت و خونه خدا رو زیارت کرد. امیدوارم که شما بچه ها فرصت داشته باشید تا زندگی امام حسن علیه السلام رو مطالعه کنید.

امام مظلوم

بچه ها! دفتراتونو باز کنید. حالا هر کسی، هر چیزی رو که از درس امروز متوجه شده، در یک جمله بنویسه. اینو آقا معلم گفت، بعد از گذشت مدّتی، هر کدوم از بچه ها، جمله هایی رو که نوشته بودن، خوندن. درس اون روز، درباره زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام بود. یکی نوشته بود: «امام حسن، فداکارترین مرد بود». یکی دیگه نوشته بود: «امام حسن علیه السلام مظلوم ترین مرد بود» تا این که نوبت رسید به احمد تا جمله ای رو که نوشته بود، برای همه بخونه و احمد با صدای بلند این جمله رو خوند» امام حسن علیه السلام مثل پدرش علی علیه السلام مظلومانه زندگی کرد و مثل برادرش حسین علیه السلام مظلومانه به شهادت رسید».

بخشش امام

دوستای عزیزم! امروز روزیه که یکی از بهترین آدمای روی زمین به شهادت رسیده. بله بچه ها، حتما می دونید یا از بزرگ تراتون شنیدید امروز، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است. امروز فرصت خوبیه تا با هم درباره ویژگی های این امام بزرگ حرف بزنیم و از زندگی اون امام، درس بگیریم. بخشندگی. بله بچه ها، بخشندگی، یکی از صفات امام حسن مجتبی است. مردان بزرگ، هیچ علاقه ای به دنیا و مال دنیا ندارن. اونا در حالی که می تونن ثروتمند باشن، امّا خیلی ساده زندگی می کنن و مال خودشون رو به مستمندان می بخشن. بچه ها! امام حسن مجتبی هم این طور زندگی می کرد.

یک داستان

من مطمئنم شما بچه ها تا حالا خیلی از کتاب های خوب رو مطالعه کردید و حتما میون این کتابا، از امامان عزیزمون هم مطالب زیادی خوندید، ولی من می خوام امروز یه داستان از امام حسن مجتبی علیه السلام براتون بگم. یه روز، یکی از اهالی مدینه که آدم فقیر و نیازمندی بود، نزد امام حسن علیه السلام اومد و به اون حضرت گفت: من آدم فقیری هستم و از شما کمک می خوام تا بتونم برای خونواده ام غذا تهیه کنیم. امام حسن علیه السلام از اون مرد خواستند تا هر چیزی رو که نیاز داره بنویسه و به اون حضرت بده. مرد هم این کار رو انجام داد و امام بعد با کمال بخشندگی، دو برابر اون چیزی رو که مرد خواسته بود، به او داد.

صلح امام حسن علیه السلام

دوستای من! تاریخ اسلام، پره از اتفاق های گوناگون. اتفاق های خوب یا بد. یکی از این اتفاق ها، صلح امام حسن با معاویه بود، امام حسن علیه السلام در زمان امامتش، برای حفظ اسلام، با معاویه ـ که یکی از دشمنان پیامبر بود ـ صلح کرد؛ چون اون موقع، صلح به نفع همه مسلمونا بود. معاویه که مرد بسیار فریب کاری بود، به امام حسن علیه السلام قول داد که مسلمون هارو اذیت نکنه و خیلی قول های دیگه، ولی بعد از ده سال، او به هیچ کدوم از قول هاش عمل نکرد؛ بلکه زهری فراهم کرد و برای همسر امام حسن علیه السلام فرستاد تا اون امام عزیزرو به شهادت برسونه، چون معاویه از امام می ترسید. ولی بچه ها! شما می دونید عاقبت کسایی که به قولشون عمل نمی کنن و همیشه در فکر ظلم هستن، چیه؟ آفرین اونا نابود می شن و همیشه از اون ها به بدی یاد می شه.

گلبرگ-حبیب مقیمی

 

 

زنده ای تو در

یادو خاطرم

زنده ای تو در

قلب شیعیان

چشم خیس تو

مثل آسمان

قلب و سینه ات

نور و کهکشان

از برای آن

صلح پاک تو

دین و حرف حق

مانده جاودان

مانده در شب و

ظلم و تیرگی

یاد و چهره

ماه مهربان

شب رسید و شد

کشته مجتبی

در عزای او

مانده آسمان

امام حسن (ع)

پسر شیر خدا

امام دوم ماست

اسم قشنگ آقا

امام حسن مجتبی است

امام حسن عاشق بچه ها بود

کریم و بخشنده و مهربون بود

ندیده ام به قبرت

نه سبزه و نه باغی

نه گنبد و ضریحی

نه شعله ی چراغی

*

تو مثل ماه تابان

همیشه خوب و پاکی

ولی غریب و تنها

میان گرد و خاکی

*

تو در مدینه خاکی

تو در مدینه هستی

نخورده روی قبرت

نه بوسه ای نه دستی

*

تو گریه های ما را

به روی چهره دیدی

صدای ناله ها را

به گوش خود شنیدی

*

نرفته ام «مدینه»

نرفته ام به آن جا

نکرده ام زیارت

امام دوّمم را

 

شاعر:مهدی وحیدی صدر

 

برگه رنگ آمیزی شهادت امام حسن (ع)

تصویر فوق:وبسایت کودکان دیروز امروز فردا

حدیث از امام حسن(ع)

مشورت مایه رشد و هدایت

«ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إِلاّ هُدُوا إِلى رُشْدِهِمْ.»

هیچ قومى با همدیگر مشورت نكنند، مگر آن كه به رشد و كمالشان هدایت شوند.

تعلیم و تعلّم

«عَلِّمِ النّاسَ عِلْمَكَ وَ تَعَلَّمْ عِلْمَ غَیرِكَ.»

مردم را با دانشت، دانش بیاموز و خود نیز دانش دیگران را فراگیر.

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ❀Amarylliss❀ می باشد